عجب رویی داریم ما!
افشین قطبی بلافاصله پس از حضور در ژاپن ثابت کرد که پیشرفت کردن کار خیلی
سختی نیست، فقط باید از داشتن یکسری خصوصیات اخلاقی خجالت نکشید و از
آنها تمام و کمال استفاده کرد. چنین خصوصیتی قطبی را وادار کرد تا به محض
ورود به ژاپن بگوید: «قول میدهم شیمیزو را قهرمان کنم!» افشین جان اول
اجازه میدادی مهر قهرمانی ما خشک شود، بعد به این ژاپنیهای بدبخت قول
قهرمانی میدادی. کشک که نیست، قول است. قول هم یکزمانی خیلی ارزش داشت.
این را هم بدان که آنجا مثل تیم ایران خانه خاله نیست که بخوری و بخوابی و
بگیری و ساکت را جمع کنی بروی یک جای دیگر قول قهرمانی بدهی، این ژاپنیها
خوراکشان خودکشی است! نتیجه نگرفتی، کلا تماسمان فرت میشود افشین جان.
توی ژاپن طرف تکالیفش را بدخط انجام بدهد خودش را با یک تیر خلاص میکند،
چه برسد به اینکه تو کلا اعتقادی به تکلیف و مسوولیت نداری و از هر چه که
نامش دولت است، آزادی. کاش لااقل دستت را با یک تیم کوچکتر گرم میکردی،
که این ژاپنیهای باهوش یکهو به تواناییهایت پی نبرند. اعصاب درست و
حسابی که ندارند، ببینند خودکشی نمیکنی، خودشان تکالیفت را برایت انجام
میدهند!
هنرپیشههای کرهای
درست پیش از بازی ایران و کرهجنوبی بود که پیشبینی اهالی فوتبال اوج
گرفت. بر حسب تصادف همه پیشبینیها درست از آب درآمد و این کرهایها
آنقدر از ما ترسیده بودند که توپ دستشان میآمد، میگرفتند و فرار
میکردند سمت دروازه ما! انگار خودشان دروازه نداشتند. محمد نصرتی قبل از
بازی راست میگفت که: «کرهایها از ما وحشت دارند.» چشمهایشان را دیدید؟
شده بود قدر یک عدس، از ترس. البته این تنها یکی از روایتهاست؛ روایت
دیگری که این روزها شنیده میشود این است که همسر قطبی به او گفته: «سمت
دروازه فک و فامیل ما آمدید، نیامدید. چهار تا آشنا دیدی برای من دور
برندار سید! اینا برمیگردن مملکتشون، من میمونم و تو و اقوام کرهای
مقیم در ژاپنم.» قطبی که سهل است، یک وطنپرست هم دست به چنین ریسکی
نمیزند. شما زن کرهای نداشتید نمیدانید، البته ما هم نداشتیم
نمیدانیم، اما میگویند هزار ماشاا... دست بزنی دارند برای خودشان که بیا
و ببین. نگاه به سوسانو و دیگر هنرپیشههایشان نکنید که از صبح تا شب توی
آشپزخانهاند و بشور و بساب میکنند، اینها با آن سریالهایشان فقط ما را
فیلم کرده بودند، هنرپیشهها!
رجا نیوز