نه بابا ، این خانم گل منگولی با شلوارک اون هم تو روز روشن وسط خیابون !؟
ای بابا ... بلا به دور !
یه لحظه پیش خودم گفتم شاید خبر نداره اینجا ایرونه و ....
واسه همین رفتم جلو که از نزدیک ارشادش
کنم () آخه
وظیفه دینی و اخروی و ایناست دیگه...
:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خوب، این جیگر از نزدیک این ریختی بود :
!
به هر حال من که خواستم ارشادش کنم نشد دیگه !
حالا قصد من که ارشاد بود ()
شما چرا تا اینجای ایمیل اومدید پایین و چشماتون هم مثل گیلاس زده بود
بیرون ببینید داستان چیه؟!
سعی کنید شما هم مثل من بچه خوبی باشید () و
منفی و منحرف فکر نکنید حالا اگه قسمت شد فقط دنبال ارشاد کردن بد حجابان
باشید
بد
نیست ...
مثل سانسورچی های تلویزیون
که آرزوی خیلیهاست که شغل اونا رو داشته باشند !
شاد باشید