فرارو- پخش مجموعهی تلویزیونی «ساختمان پزشکان»
پیش از شروع در نقطهی صفر متوقف شد، در حالی که طبق اخبار منتشرهی
هفتهی گذشته تاریخ دقیقی نیز برای پخش از شبکه سه سیما تعیین شده بود و
قرار بود از شنبه ـ 20 فروردین ماه ـ آغاز شود که نشد.
به گزارش سرویس فرهنگی هنری فرارو،
«ساختمان پزشکان»به کارگردانی سروش صحت، حکایت چند پزشک و مناسبات
خانوادگی آنان را به صورت طنز روایت میکند و تا کنون جزئیات بیشتری در
باب داستان این مجموعه منتشر نشده است، ولی از آنجا که سرپرستی نویسندگانش
به عهده پیمان قاسمخانی است میتوان حدس زد که در درجهی اول با یک کار
تند و تیز انتقادی روبرو هستیم که دور از لودگیهای رایج در قالب طنز
موقعیت به مسائل اجتماعی میپردازد.
در هر صورت این مجموعهی طنز روتین که قرار بود از شنبه شب 20 فروردین هر
شب از شبکه سوم سیما روی آنتن برود متوقف شده و با تعیین یک سریال جایگزین
برای آن کار از کار گذشته است، و اما در دلایل و انگیزههای این اقدام
ناگهانی مدیران سیما، برخی از خبرگزاریها، مثلا «ایسنا»، از نقص فنی خبر
دادند و برخی دیگر مثل «مهر» وجود مسائل ممیزی را دلیل اصلی توقف پخش این
مجموعه عنوان کردند.
ممیزی همیشه یکی از دغدغههای اساسی رسانهی
ملی بوده و هست. ممیزی در صورتی قابل دفاع و پسندیدهاست که به شکلی دقیق
و عینی خطوط قرمز را تعیین کند در غیر این صورت با ایجاد فضای مبهم و غیر
شفاف دست و پای عوامل تولید مجموعههای تلویزیونی را میبندد و در نهایت
محصول آن تولید سریالهای بی رنگبو و خاصیت است و یا سبب وفور شعارهای
مستقیم و پیامهای گلدرشت در فیلم و سریالهای تلویزیونی شده و خواهد شد.
از
این زاویه رسانهی ملی با یک آزمون دشوار روبرو است. از طرفی با تولید
مجموعههای جذاب با مایههای کمتر سفارشی، ناچار است به جنگ نابرابر
شبکههای ماهوارهای برود که نه تنها پی در پی به شمارشان افزوده میشود
که با پخش برنامههای پر زرق و برق و شکستن مرزهای ممیزی، ذائقهی مخاطبان
تلویزیونی را پیوسته دستخوش تغییر میدهند وکار جذب مخاطب را برای
تولدیدات داخلی دشوار میکنند.
از طرفی دیگر مدیران سازمان با
انتظارات مقامات و ردههای بالاتر از خود روبرو هستند که آنها را به
وفاداری به آرمانها و و رعایت استراتژیها دعوت میکند و از آن گذشته
پیوسته در معرض نقد و انتقادات دیگر نهادهای نظارتی و... قرار دارند،
نمونهی اخیرش انتقادتی که از طرف کمیسیون فرهنگی به سازمان و برنامههای
نوروزیش وارد شد و این رسانهی ملی را به پیروی از شبکههای ماهوراهای در
جذب مخاطب متهم کرده بود.
در هفتهی دوم فرودین، نایب رییس
کمیسیون فرهنگی، در خصوص لزوم رقابت رسانههای داخلی با رسانههای خارجی
به منظور جذب مخاطبان داخلی،به «خانه ملت» گفته بود: «نباید مرعوب
رسانههای خارجی و دگراندیش شویم، این رسانهها بدون در نظر گرفتن
جنبههای اخلاقی و آموزشی، در تلاش هستند تا از طریق جذابیتهای بصری،
زمینه را برای جذب مخاطب فراهم کنند، بر همین اساس نباید در این زمینه از
آنها پیروی کنیم.»
از آنجا که در شبکههای ماهوارهای کمتر
میتوان سراغی از مجموعههای طنز روتین گرفت و از این نظر تولید و پخش
مجموعههای طنز میتواند یک نوع ابتکار عمل برای سازمان به حساب بیاید و
ریزش مخاطبان خود را تلافی کند.
هرچند در کارنامهی سالهای اخیر
رسانهی ملی، مجموعههای طنز بیشترین موارد بروز حاشیه و واکنش را به
همراه داشتهاند و جال اینکه همین مجموعهها با استقبال بیشتری نیز از طرف
مخاطبان تلویزیون روبرو شدهاند، شاید همین خاصیت گزندگی همراه با جذابیت
این مجموعهها باعث شده تا مدیران گروه فیلم و سریال سیما در نوعی تردید و
دودلی به سر ببرند و در حرکتی ناگهانی پخش یکی از همین مجموعهها را که با
صرف هزینه و زمان زیادی تولید شدهاند متوقف کنند.
از طرفی وجود
ممیزیها و انتظارت و انتقادات باعث ایجاد نوعی روحیه محافظهکاری مدیران
سیما شده که این حالت به ردههای پایینتر نیز منتقل شده است از طرفی دیگر
با وجود واکنشها و عواقبی که در سالهای اخیر دامن مجموعهسازان طنز را
گرفته است محدودیتها و حساسیتهای خاصی برای این قالب جذاب تلویزیونی به
وجود آورده است.
همینهاست که دست نویسندگان را به عنوان اولین
عنصر تولید این مجموعههای طنز بسته و برای آنها محدودیتهای جدی در جهت
شوخی با هر صنف، قوم و نهادی ایجاد کرده است و در این شرایط چنانچه تولیدی
هم اگر باشد یا نخنما و تکراری است یا خنک و بی مایه.
شاید به
همین دلیل باشد که در این سالها مدیران سیما چرخش آشکاری به پخش و تولید
مجموعههای ملودرام صورت داده و ترجیح دهند تا بدون حواشی رفع تکلیف کنند.
در هر حال ملودرام قالب محتاطانهای به حساب میآید و در فقدان طنازیهای
جذاب و مخاطب پسند، حکم کاچی به از هیچی را دارد.
صداو سیما با
توقف پخش «ساختمان پزشکان» به هر دلیلی که باشد به جریانی دامن میزند که
مدتی است آغاز شده و نتیجهاش رویگردانی و رانده شدن طنازان حرفهای
از فضای تولیدی سازمان به سمت مدیومهای دیگر است، نمونهاش مهران مدیری
که با تولید و پخش «قهوه تلخ» در شبکه نمایش خانگی به رقابت با تلویزیون
پرداخت.
مهران مدیری یکی از نخستین طنزپردازان تلویزیون بود که
با مجموعه 90 شبی خود که از قضا سرپرست نویسندگانش همین پیمان قاسمخانی«
ساختمان پزشکان» بود، توانست سبک خاصی از طنز به درد بخور و جاندار را در
تلویزیون پایهگذاری کند.
علاوه بر مدیری، گزینهی بعدی رضا
عطاران است که او نیز توانست در ساخت مجموعههای طنز تلویزیون موفق ظاهر
شده که با حواشی به وجود آمده با آخرین کارش: «بزنگاه»، تاکنون حضور دیگری
از او در تلویزیون دیده نشده و به سمت مدیوم سینما گرایش پیدا کرده است.
چنانچه
به سالهای دورتر تلویزیون برگردیم به یک برنامهی طنز موفق میرسیم با
عنوان «ساعت خوش» که در آن روزهایی که مجموعههای تلویزیونی مدام نصیحت و
توصیه به خورد مخاطب میدادند، نوید روزهای خوشی را برای تلویزیون تدارک
میدید، جالب اینکه اغلب طنزپردازان پرطرفدار کنونی از همان برنامه به
وجود آمدند و از این منظر فرزندان خود تلویزیون به شمار میآیند.
در
هر حال «سروش صحت» هم یکی از همین فرزندان قدیمی تلویزیون به حساب میآید
که به نظر میرسد دارد سرنوشت مشابهی چون برادران خودش مدیری و عطاران
پیدا میکند و باید دید در نهایت از خانهی پدری برای رانده میشود یا خیر؟