تفریح و سرگرمی

لطفا قهقه نزنید!! و با تمام وجود از این همه تنوع لذت ببرید

تفریح و سرگرمی

لطفا قهقه نزنید!! و با تمام وجود از این همه تنوع لذت ببرید

سریال مختارنامه

محمود فلاّح:

آرزوی من ساخت سریال هایی مثل مختارنامه است



تهیه کننده سریال مختارنامه گفت: 50 تا 55 دقیقه از صحنه های کربلا در واقعه عاشورا در قسمت های بعدی این سریال به تصویر کشیده می شود.
محمود فلاّح در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار واحد مرکزی خبر افزود: تولید سریال مختارنامه مدتی است پایان یافته اما تدوین و صداگذاری و موسیقی برخی قسمت های آن در دست تکمیل است.
وی درباره حجم سنگین کار در سریال مختارنامه گفت: عوامل زیادی در این سریال که پیش تولید آن از سال 1382 آغاز شد‌، دخیل بوده اند و من معتقدم تنها مجموعه تلویزیونی است که با این حجم و گستردگی و طول زمان در صداوسیما تولید شده است.
تهیه کننده مختارنامه با اشاره به اینکه قبلا کار در سریال های تاریخی همچون تفنگ سرپر را تجربه کرده است، گفت: از سال1381 که تهیه کنندگی این سریال به من ابلاغ شد تاکنون که هشت سال از آن می گذرد، تجربه خوبی در ساخت سریال تاریخی-مذهبی به دست آورده ام و آرزوی من ساخت سریال هایی از این دست است.

لینک دانش

با سلام 


اولین سایت اشتراک لینک فارسی زبان با قابلیت کسب درآمد افتتاح شد 


در این مجموعه علاوه بر امکان اشتراک گذاری لینک هایتان و افزایش بازدید وب سایت ها می توانید


به کسب درآمد هم بپردازید


www.linkedanesh.com

فرا رسیدن ماه غم

السلام علیک یا ابا عبدالله


با سلام خدمت دوستان


با توجه به فرا رسیدن ایام ماتم و عزاء ارباب عالم حضرت سیدالشهدا از این پس تا انتهای سفر از گذاشتن مطالب خنده دار عذر خواهم و به مطالب جذاب بسنده می شود


امیدوارم حضرت دست ما را هم بگیرد

سریال ستایش با حضور+ عکس

به گزارش دمساز مجموعه “ستایش” داستان دو پدر حشمت فردوس و محمود نادری است که تمام امیدشان را به آینده پسرانشان بسته‌اند تا شاید آرزوهای دیرینه‌شان به بار بنشیند، حشمت فردوس بقای نظامی را که ریخته است، می‌خواهد و محمود نادری ادامه اعتقادش را.

 
داریوش ارجمند یکی از نقش‌های اصلی این مجموعه را بازی می‌کند. نرگس محمدی، سیما تیرانداز، زهرا سعیدی، رامسین کبریتی، شیوا خنیاگر و… بازیگران این مجموعه هستند.

محمود عزیزی هم نقش یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی را بازی می‌کند که متعلق به نسل گذشته است.
آرمان زرین‌کوب تهیه‌کننده این مجموعه است که پیشتر مجموعه “مرگ تدریجی یک رویا” را برای شبکه دو تهیه کرده بود.

ناصر محمود کلایه تصویربردار، فرامرز بادرام‌پور صدابردار، مسعود ولدبیگی چهره‌پردازی و محمد علیزاده صدابردار و ژیلا ایپکچی تدوینگر این مجموعه هستند.

مهدی پاکدل و مهدی سلوکی نقش قهرمان‌های نسل جدید را بازی می‌کنند.
ابوالفضل نصیر مدیر تولید، سعید حاجی‌زاده دستیار تولید، حسین مهدوی صداگذار و ستار اورکی آهنگساز این مجموعه هستند.

حمیدرضا شیروانیان ناظر کیفی، سوسن دین‌محمد مدیر برنامه‌ریزی، مجری طرح “ستایش” موسسه لوح زرین و سعید ابراهیمی مدیر تدارکات این پروژه است.

ادامه مطلب ...

دانلود یک بازی فلش بسیار جالب برای تشخیص تفاوت های دو عکس

دانلود یک بازی فلش بسیار جالب که باعث تقویت حافظه و افزایش دقت و سرعت عمل میشود این بازی بسیار جالب به گونه ای است که شما میبایستی تفاوت های بین دو عکس را تشخیص دهید و بر اساس تعداد تشخیص و زمان باقیمانده از امتیاز بهره مند میشوید ، این بازی بسیار کم حجم بوده و پس از دانلود میبایستی توسط برنامه فلش پلیر و یا اینترنت اکسپلور باز شود .
 
دانلود  - حجم فایل 120 کیلوبایت

پسورد www.mihandownload.com

خاطرات یک دانشجوی دم بخت!!!

دوشنبه اول مهر:امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «کلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت:بله، اما تشکیل نمی شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.
با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری؛ اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!

دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام کرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری کند. وارد کلاس که شدم استاد گفت:"دو هفته از کلاس ها گذشته، شما تا حالا کجا بودید؟" یکی از پسرهای کلاس گفت:«لابد ایشان خواب بودن.» من هم اخم کردم. اگر از من خواستگاری کند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد طعنه نزند!

چهارشنبه:امروز صبح قبل از اینکه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر کوچه کیک و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید که دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری کند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می کرد، من قبول نمی کردم؛ آخر شرط اول من برای ازدواج این است که تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!

جمعه:امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را که برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم که فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و کارش پرسیدم و بعد گفتم که قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ کرد و گفت نه و تلفن را قطع کرد. گمانم باورش نمی شد که قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم خجالتی نباشد!

سه هفته بعد شنبه:امروز سرم درد می کرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه که به مغازه اش بروم می گویم که قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتکلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم گیر نباشد!

سه شنبه:امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت که حالا نباید به فکر ازدواج باشم. گفت که می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی که او نخواهد ازدواج کند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فکر کنم داشت امتحانم می*کرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم به من اعتماد داشته باشد!

چهارشنبه:امروز یکی از پسرهای سال بالایی که دیرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهی کرد، من هم بخشیدمش. به نظرم می*خواست از من خواستگاری کند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش می*شوم؛ اما من قبول نمی*کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم حواسش جمع باشد و به کسی تنه نزند!

جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم؛ حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم که تا قصد ازدواج نداشته باشد جواب تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم مسئولیت پذیر باشد!

دوشنبه:امروز از اصغرآقا بقال 2 تا کیک و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش که تو هم رفت فهمیدم که غیرتی است. حالا مطمئنم که او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم غیرتی نباشد، چون این کارها قدیمی شده!

پنچ شنبه: امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع کردم. با او هم ازدواج نمی کنم؛ چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم هی مرا امتحان نکند!

دوشنبه: امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش کرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم کردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم وفادار باشد!

شنبه: امروز یک پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال کردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد که اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نکردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زن دیگری نداشته باشد!

یکشنبه: امروز همان پسری که روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم که دیر یا زود از من خواستگاری می کند. کمی که من و من کرد، خواست که از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری کنم و اجازه بگیرم که کمی با او حرف بزند. من هم قبول نکردم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم چشم پاک باشد!

ترم آخر : امروز هیچ کس از من خواستگاری نکرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور می شم زن اکبرآقا مکانیک بشوم.

نتیجه اخلاقی:بشین سر جات بابا کسی از تو خواستگاری نمیکنه یا همون صد نا بده آش به همین خیال باش...........!!!

متلک های جنجال آفرین گزارشگران سیما

سوتی بازیگران, سوتی دادن, سوتی دادن در تلویزیون, سوتی مجریان, سوتی همرمندان, سوتی هنر پیشه ها, سوتی گزارشگران, ماجرا های خنده دار, ماجرا های طنز, متلک, متلک های جنجال آفرین گزارشگران سیما, متلک های عادل فردوسی پور, متلک های مزدک میرزایی, مطالب طنز

در ماه های اخیر، حملات برخی مربیان، بازیکنان و مریبان به برخی گزارش گران صدا و سیما که در حین بازی، انتقاداتی را به طنز از اعضای باشگاه به عمل می آورند شدت گرفته است و حتی برخی خبر از نامه فتح الله زاده مدیر عامل استقلال به رییس سازمان صدا و سیما، درباره عادل فردوسی پور و اشاره های او به نقاط ضعف استقلال و بازیکنانش خبر دادند.

ادامه مطلب ...