تفریح و سرگرمی

لطفا قهقه نزنید!! و با تمام وجود از این همه تنوع لذت ببرید

تفریح و سرگرمی

لطفا قهقه نزنید!! و با تمام وجود از این همه تنوع لذت ببرید

اس ام اس سرکاری و خنده دار


اگه تا حالا نتونستی پس دیگه هیچوقت نمی تونی



( ستاد مبارزه با امیدواری کاذب جوانان )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



همراه ِ اول عزیز ! با احترام !


 از صبح بخیر های سراسر لطفت نهایت سپاس و تشکر رو دارم !

حالا صبح به صبح هم این قبض رو تو چشم ما , نکردی هم نکردی …


من گفتم تنهام؟ شما بیا منو از تنهائی در بیار ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


اینجا تهرانه !



مایه مشت آدم ِ هدفمندیم



وی لاو یو پی ام سی … … … !

ادامه مطلب ...

اس ام اس مخصوص امام زمان و روز جمعه

جمعه یعنی یک هوای غصه دار
جمعه یعنی لحظه لحظه انتظار
جمعه یعنی یک سما فریاد و آه
جمعه شد آقا کجایی ؟ بین راه!
جمعه وصل و رسیدن کی شود؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

بقیه پیامک های امام زمان و روز جمعه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

داستان بسیار عاشقانه و زیبا...

زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری
زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی
مرد جوان: مرا محکم بگیر
زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی
سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه
روز بعد روزنامه ها نوشتند
برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید.در این سانحه
که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد،
یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت
مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن
جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت
و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش
رفت تا او زنده بماند
و این است عشق واقعی. عشقی زیبا

خدا هست

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت
در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت
آنها در رابطه به موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند
وقتی به موضوع ((خدا)) رسید
آرایشگر گفت : من باور نمیکنم خدا هم وجود داشته باشد
:
مشتری پرسید
چرا باور نمیکنی؟
:
آرایشگر جواب داد
کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد
به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟
بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟
اگر خدا وجود میداشت نباید درد و رنجی وجود داشت
نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه میداد این همه درد و رنج و جود داشته باشد
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد. چون نمیخواست جر و بحث کند
آرایشگر کارش را تمام کرد و
مشتری از مغازه بیرون رفت
به محض اینکه از مغازه بیرون آمد
مردی را دید با موهای بلند و کثیف
و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده
ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد
:
و به آرایشگر گفت
میدانی چیست! به نظر من آرایشگر ها هم وجود ندارند
:
آرایشگر گفت
چرا چنین حرفی میزنی؟
من اینجا هستم. من آرایشگرم
همین الان موهای تو را کوتاه کردم
:
مشتری با اعتراض گفت
نه. آرایشگرها وجود ندارند
چون اگر وجود داشتند. هیچکس مثل مردی که
بیرون است. با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد
آرایشگر: نه بابا ! آرایشگرها وجود دارند
موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند
مشتری تائید کرد: دقیقا نکته همین است
!
خدا هم وجود دارد
فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند
برای همین است که این همه درد و رنج در دنبا وجود دارد

دزدی که مامور خدا بود

غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد. زن گوشی را برداشت. آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید سارای کوچکش را به او داد.
زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید، ماشین را روشن کرد و به نزدیک ترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد. وقتی از داروخانه بیرون آمد، متوجه شد به خاطر عجله ای که داشته کلید را داخل ماشین جا گذاشته است.
زن پریشان با تلفن همراهش با خانه تماس گرفت. پرستار به او گفت که حال سارا هر لحظه بدتر می شود. او جریان کلید اتومبیل را برای پرستار گفت. پرستار به او گفت که سعی کند با سنجاق سر در اتوموبیل را باز کند.
زن سریع سنجاق سرش را باز کرد، نگاهی به در انداخت و با ناراحتی گفت: «ولی من که بلد نیستم از این استفاده کنم
هوا داشت تاریک می شد و باران شدت گرفته بود. زن با وجود نا امیدی زانو زد و گفت: «خدایا کمکم کن
در همین لحظه مردی ژولیده با لباسهای کهنه به سویش آمد. زن یک لحظه با دیدن قیافه ی مرد ترسید و با خودش گفت: «خدای بزرگ، من از تو کمک خواستم آنوقت این مرد...!»
زبان زن از ترس بند آمده بود، مرد به او نزدیک شد و گفت: «خانم، مشکلی پیش آمده؟»
زن جواب داد: «بله، دخترم خیلی مریض است و من باید هرچه سریع تر به خانه برسم ولی کلید را داخل ماشین جا گذاشته ام و نمی توانم درش را باز کنم
مرد از او پرسید که آیا سنجاق سر همراه دارد؟ و زن فورا سنجاق سرش را به او داد و مرد در عرض چند ثانیه در اتومبیل را باز کرد!
زن بار دیگر زانو زد و با صدای بلند گفت: «خدایا متشکرم
سپس رو به مرد کرد و گفت: «آقا متشکرم، شما مرد شریفی هستید
مرد سرش را برگرداند و گفت: «نه خانم، من مرد شریفی نیستم. من یک دزد اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شده ام
خدا برای زن یک کمک فرستاده بود، آن هم یک حرفه ای! زن آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که فردای آن روز حتما به دیدنش برود. فردای آن روز وقتی مرد ژولیده وارد دفتر رئیس شرکت شد، فکرش را هم نمی کرد که روزی به عنوان راننده مخصوص در آن شرکت بزرگ استخدام شود.

دو همسفر

کشتی در طوفان شکست و غرق شد . فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و نجات یابند.
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخواهیم .
بنابراین دست به دعا شدند و برای این که ببینند دعای کدا م بهتر مستجاب می شود به گوشه ای از جزیره رفتند.
نخست، از خدا غذا خواستند . فردا مرد اول، درختی یافت و میوه ای بر آن، آن را خورد . اما مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا همسر و همدم خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، زنی نجات یافت و به مرد رسید. در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا خانه، لباس و غذای بیشتری خواست، فردا، به صورتی معجزه آسا، تمام چیزها ییکه خواسته بود به او رسید. مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
دست آخر، مرد اول از خدا کشتی خواست تا او همسرش را با خود ببر د . فردا کشتی ای آمد و درسمت او لنگر انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از جزیر ه برود و مرد دوم را همانجا رها کند .
پیش خود گفت، مرد دیگر حتما شایستگی نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است.
زمان حرکت کشتی، ندایی از آسمان پرسید: چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟
پاسخ داد : این نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است، همه را خود درخواست کرده ام.
درخواست های او که پذیرفته نشد، پس لیاقت این چیزها را ندارد.
ندا، مرد را سرزنش کر د : اشتباه می کنی . زمانی که تنها خواسته او را اجابت کردم، این نعمت ها بهتو رسید.
مرد با حیرت پرسید: از تو چه خواست که باید مدیون او باشم؟
ندا پاسخ داد: از من خواست که تمام خواسته های تو را اجابت کنم!
باید بدانیم که نعمت هامان حاصل درخواست های خود ما نیست، نتیجه دعا ی دیگران برا ی ماست.

تست هوش(8)

راهنمایی تست هوش:


• در این آزمون بسیاری از مهارت های شما از جمله تکمیل رشته اعداد، تصور سه بعدی، ترکیب قطعات، دقت و توجه، حافظه، منطق و استدلال، تناسب، ریاضیات، تصویر فضایی و هندسه مورد سنجش قرار می گیرد.
• برای اطلاعات بیشتر روی دکمه «درباره» کلیک کنید.



شروع تست هوش

دانلود رایگان بازی کامپیوتر فکری و کارتونی Lucidity

 عکس   دانلود رایگان بازی کامپیوتر فکری و کارتونی Lucidity

عنوان بازی کارتونی بسیار زیبایی است که می تواند برای تمامی سنین سرگرم کننده و جذاب باشد. کاراکتر اصلی بازی دختربچه ای به نام Sofi است که در عالم رویاهای خود فرو می رود و ناگاه خود را در جهان مرموز و جادویی غیر از جهان بیرونی می بیند. این ذهنیت به دلیل قصه گویی های مادربزرگ sofi است که هر شب برایش نقل می کند. در این میان نقش شما محافظت از جان این دختربچه در مقابل انواع خطرات و حیوانات خواهد بود. این بازی معما گونه می باشد و به بهترین نحو هوش و حواس بازیکن را به چالش می کشد. هر چه که عکس العمل هوشی بازیکن قوی تر و سریع تر باشد امتیازات بیشتری را کسب خواهد کرد. بازی در ۲۷ مرحله طراحی شده است که بازیکن بایستی مخصوصا با تحلیل و حل پازل های مختلف به طی مراحل بپردازد. این بازی با داستان جذابش مخصوصا برای بچه های کم سن و سال بسیار اعتیاد آور و دلچسب خواهد بود.
توضیحات اضافی و ویژگی های بازی در ادامه مطلب موجود است. ویژگی های بازی:
ـ گرافیک قابل قبول
ـ داستان باسیار زیبا و دلچسب مخصوصا برای کودکان
ـ ۲۷ مرحله متنوع و غیر تکراری
ـ به چالش کشیده شدن هوش و حواس در جریان بازی
حداقل سیستم مورد نیاز:
ـ سیستم عامل XP/Vista/7
ـ پردازنده مرکزی ۳ GHz
ـ کارت گرافیک ۱۲۸ MB
ـ حافظه موقت ۲۵۶ MB
ادامه مطلب ...

اس ام اس سرکاری


برادر زاده های عزیز،

لطفآ در زندگی روزمره تان کمی معقول تر ، مهربان تر و انسان تر باشید.


دوستداران همیشگی شما

 عمه های فحش خور مقیم مرکز

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

برفهای سنگین تعطیلی آفرین قدیم،

آسوده بخوابین که ما بیداریم.

.

.
امضا
 آلودگی هوا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مردا مثل جای پارک میمونن . خوباشون قبلا اشغال شدن و اونایی که موندن یا خوب نیستن یا دم در خونه مردمه !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تورا چون متن نامه دوست دارم
پراز شعرو چکامه دوست دارم
ز بس شیرین و خوش طعم وسفیدی
تو را چون نون خامه دوست دارم!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


والدین گرامی

اینقدر نگین

“وقتی ما سن شما بودیم این جورخوب بودیم، اون جورخوب بودیم”

مادر بزرگ ها دهن لق تر از چیزین که فکر می کنین !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من دیگه از این زندگی خسته شدم

ولم کن
تصمیم گرفتم خودمو بکشم.

.
.
.

 امروز بلیط هواپیما گرفتم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تنها شده‌ام. گوشة دنجی هستم 

 دلباختة دختر فنجی هستم

این دخترک فنج مرا پیچانده

دریا زده ام درون لنجی هستم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


چند سال بعد  :

پسرم شما یادتون نمیاد ما یه زمانی آبگوشت رو با نون میخوردیم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آخرین خبر


به گزارش خبر گذاری غضنفر نیوز گروهی از همشهریان...! برای پیوستن به مختار عازم کوفه شدند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


لبت را بی توقف می مـــ ـکیدم !

سخاوتمندتر از تو ندیدم

برای بوسه ای بی منت از تو

پس از یک عمر، پستانک خریدم !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


دقت کرده‌اید آدم‌های تپل چقدر جذاب و تو دل برو اند؟

علتش واضح است.

طبق F = (G*m1*m2)/r^2،

جاذبه با جرم نسبت مستقیم دارد!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من خسته شدم. بار مرا کوه نبرد
 طوفان مرا کشتی آن نوح نبرد

این مردم ما ز غصه جوک می‌گویند
  یعنی که کسی به دل جز اندوه نبرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای کاش که من آن رژ لب ها بودم
خواب خوش تو به روز و شب ها بودم

ای کاش دلت دارد اگر تب با شور،
من علت آن شورش و تب ها بودم

 

حدیثی از رسول الله - تبریک ولادت حضرت

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت همه دوستان به مناسب ولادت این ماه تابنده و خورشیده فروزنده ، صادق سخن ،عالم مکتب اما جعفربن محمد، ضمن عرض تبریک یک حدیث از این بزرگوار را برایتان مورد بررسی قرار دادم که بر محور ده خصلتی استوار است که خوب است هر انسان و شیعه ای داشته باشد فقط در عوض دو خواهش از دوستان داشتم :

1-      لطفا هر جا می توانید مطلب رو کپی و انتشار دهید (اگرشده با اسم خودتون حتی)


2-      اگر منت گذاشتید و خواندید حتما نظر ،نقد و یا هرچیزی رو بزارید که اگر بدانم خواننده داره از این بعد بجای کپی کردم خودم مطلب بنویسم .

ادامه مطلب ...