پژمان بازغی و
سام درخشانی و کامبیز دیرباز از آن دسته بازیگرانی هستند که علاوه بر
همکار,دوستان صمیمی نیز می باشند.از این رو شما را به خواندن مصاحبه و
تصاویر متفاوت از این سه بازیگر دعوت می کنیم.
خیلی ها معتقدند که در سینما دوستی وجود ندارد.شماها این موضوع را قبول دارید؟
کامبیز دیرباز:
نه به نظر من وجود دارد و بستگی دارد که
بخواهیم رفاقت را چه جوری تعریف کنیم.این چیزی که بین ما سه نفر وجود دارد
فراتر از رفاقت است و ما عین خانواده هستیم.ما با خیلی از بچه ها سینما
دوست هستیم ولی رفاقت ما سه نفر فرق دارد.
سام درخشانی:
درسته,درواقع عین برادریم.
پژمان بازغی:
ما برادر خواهریم(باخنده).به دور از شوخی کامبیز درست می گه , رفاقت ما فراتر از این حرفهاست.
چه زمانی با یکدیگر رفیق صمیمی شدید؟
پژمان بازغی:
فکر می کنم ما دوازده سال پیش ما با هم رفقای صمیمی شدیم.
کامبیز دیرباز:
من و پژمان سر فیلم پسران آدم با هم آشنا شدیم و بعد از آن پژمان با سام دوست شد.
از ابتدا دوستی تان به همین شکل بود؟
کامبیز دیرباز:
نه واقعا اینطور نبود.تعریف رفاقت ما آن
چیزی که همه فکر می کنند نیست.دوستی ما فقط کاری و سینمایی نیست.اوج رفاقت
ما در سینما این است که فیلمنامه را می خوانیم و به یکدیگر پاس می
دهیم.مثلا می گم این نقش بیشتر به درد سام می خورد تا من.
پژمان بازغی:
رفاقت ما در حدی است که اگر روزی ماشین سام پنچر شود من می روم و برایش پنچری می گیرم(با خنده).
سام درخشانی:
اتفاقا این اوج رفاقت است که وقتی ساعت ۲ شب پنچر می کنی کسی را داشته باشی تا به او زنگ بزنی.
قبل از اینکه با هم رفیق شوید نسبت به یکدیگر چه ذهنیتی داشتید؟
کامبیز دیرباز:
من اصلا چشم نداشتم پژمان را ببینم(با
خنده).اولین بار وقتی که سر فیلمبرداری پسران آدم بودیم ساعت ۴ صبح سرویس
ابتدا دنبال من آمد.بعد دنبال آقای بازغی رفتیم.در برخورد اول پژمان خیلی
خوب رفتار کرد که گفتم پژمان از آن بچه های با معرفت است.
سام درخشانی:
ما از ۱۲,۱۳ سال پیش هر کدام جداگانه با هم
دوست بودیم و رفاقت تنگاتنگ ما از ۶ سال پیش شروع شد من در خانه بودم و
پژمان به من زنگ زد و گفت که ما نزدیک خانه تو هستیم,می خواهیم سری به تو
بزنیم.
پژمان بازغی:
بنویس رفاقت سیراب شیردونی!
چرا؟
سام درخشانی:
آخه کامبیز و پژمان سیراب شیردون و کله پاچه خریده بودند و پیش من آمدند و با هم خوردیم.
تصاویر مربوطه :